نگاه من،زندگی ما

این احساس من است از هزاران رویداد تلخ و شیرین که در جهان هستی ثبت می شود

نگاه من،زندگی ما

این احساس من است از هزاران رویداد تلخ و شیرین که در جهان هستی ثبت می شود

مجانی مداحی کنم؟ هرگز!

   چندی قیل برای پرداخت چند قبض آب و برق و تلفن و گاز داخل یکی از شعب بانک ها در صف نوبت ایستاده بودم که آرام آرام باب صحبت با یکی از افراد منتظر در صف باز شد. پیراهن مشکی به تن داشت و  35 ساله به نظر می رسید. بعد از کمی گپ و گفت در باره گرانی و سایر مشکلات مشابه، صحبت از شغل و حرفه به میان آمد. نمی دانم چه حرفی باعث شد تا او به مداح بودن خودش در مجالس مذهبی اشاره کند.از او پرسیدم : آیا در طول سال هایی که در مجالس مختلف مداحی کرده اید یک بار اتفاق افتاده که بدون دریافت پول اقدام به این کار بکنید؟ خنده ای کرد و گفت: نه مگر می شود بدون پول هم کار کرد؟ من تا پول نگیرم پا در هیچ مجلسی نمی گذارم.اصولا" بی مایه فطیر است. من تا حالا مجانی برای امام حسین(ع) نخوانده ام.

بعد از این جمله دیگر هیچ حرفی میان من و او رد و بدل نشد. اما برای لحظه ای او را با انسان های خیر و نیکوکاری مقایسه کردم که بارها و بارها تجربه و تخصص خود را به رایگان در اختیار افراد نیازمند گذاشته و هنوز هم چنین عمل می کنند.بعد به خودم گفتم: بی خود نیست که حرف و نصیحت برخی آدم ها در این نوع مجالس یا موارد مشابه آن در هیچ شنونده ای اثر ندارد. من و خیلی های دیگر از تجربه و تخصص خودمان پول درمی آوریم و روزگار می گذرانیم، اما بارها هم اتفاق افتاده که تجربه و توانایی خود را گاه با قیمت پایین تر و گاه نیز به رایگان در اختیار افراد گذاشته ایم.

آنان که لباس دین بر تن می کنند به مراتب بیشتر از سایر اقشار جامعه زیر ذره بین و نگاه های تیز مردم هستند. دین ما زیباست.این زیبایی و ابعاد آن را در حد توانمان به زیبایی معرفی کنیم و مبلغ آن باشیم.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد