نگاه من،زندگی ما

این احساس من است از هزاران رویداد تلخ و شیرین که در جهان هستی ثبت می شود

نگاه من،زندگی ما

این احساس من است از هزاران رویداد تلخ و شیرین که در جهان هستی ثبت می شود

صندوقچه ای که کلیدش دست من و خداست

آدم های خیر و نیکوکار قیافه های خاص و ویژه ای ندارند که با اولین نگاه بتوان آنها را تشخیص داد.در هر بخش از جامعه حضور دارند اما اغلب ترجیح می دهند بدون سروصدا به مردم خدمت کنند.چندی پیش با یکی از آنها به دلایلی ارتباط برقرار کردم تا گفت و گویی داشته باشیم. یکی از خیرین مدرسه ساز بود که در چند نقطه از کشور برای کودکان این سرزمین کلاس درس ساخته بود.با هزار و یک دلیل او را قانع کردم تا پای مصاحبه حاضر شد. دوست نداشت از خودش و کارهایش حرفی بزند.اما سرانجام قانع شد و گفت و گو به نتیجه رسید. محصول کار در کتاب خیرین مدرسه ساز چاپ شد.از میان همه حرف هایی که با هم زدیم یک نکته در ذهنم بسیار شفاف ماندگار شد. او خیلی کارهای نیک انجام داده بود که یقین داشتم تعداد قابل توجهی از آنها را به من نگفته و نخواهد گفت.او معتقد بودآدم باید یک صندوقچه برای خود بسازد و برخی از کارهایش را در آن قرار بدهد. صندوقچه ای که کلیدش تنها دست خود و خدایش باشد. یعنی هیچ کسی از آن کارها باخبر نباشد.این انسان نیکوکار برایم گفت: انسان همواره در معرض وسوسه و آزمایش است.همیشه دوست دارد آنچه را انجام می دهد به دیگران هم اطلاع دهد.اما گاهی باید به گونه ای کار خیر انجام داد که هیچ کسی جز خدا از آن مطلع نباشد. هر کسی بتواند کارهای بیشتری را در این صندوقچه قرار دهد موفق تر خواهد بود. وقتی این جملات او به پایان رسید برای لحظه ای زندگی خود را در ذهنم مرور کردم تا بدانم چیزی برای قرار دادن در این صندوقچه دارم یا ندارم.کاش بتوانم یک مورد بیابم و در این صندوقچه قرار دهم.خوشا به سعادت آنان که صندوقچه آنان مملو از کارهای نیک برای خداست.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد